Ar00min
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۹ ساعت 20:4 توسط Armin
|
مرگ
مرد ، به وبلاگ سر نزنید
بهشت زهرا قطعه 313
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۹ ساعت 20:4 توسط Armin
|
آدما نباس دوست پیدا کنن
آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
… و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن …!
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
… و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن …!
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:36 توسط Armin
|
” ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت “
فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم
اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند
فقط او میتواند مرا بشناسد
او حتماً می فهمد
می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را
چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:
اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند
فقط او میتواند مرا بشناسد
او حتماً می فهمد
می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را
چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:
” ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت “
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:35 توسط Armin
|
یــادت باشــہ ...
یــادت باشــہ وقتــی از کَســی میشنَوی
بیــا دوست معمولــی بــاشیم , یَعنــــی بِمون تــوآب نَمک …
تـا هَر وقت حوصِلم سَر رفت بـاهات سَرگرم شَم!
بیــا دوست معمولــی بــاشیم , یَعنــــی بِمون تــوآب نَمک …
تـا هَر وقت حوصِلم سَر رفت بـاهات سَرگرم شَم!
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:35 توسط Armin
|
جاده عشق
توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست
پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه
اما اگه همراهی باشه که تنهات نذاره
بی انتها بودن جاده آرزوت میشه…
پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه
اما اگه همراهی باشه که تنهات نذاره
بی انتها بودن جاده آرزوت میشه…
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:34 توسط Armin
|
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید!!
به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید!!
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید!!
+ نوشته شده در شنبه سی ام شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:34 توسط Armin
|
بسلامتے
تلخے الڪل شرابــ و بـﮧ " جوטּ " مےـخرم ...!فقط بـخاطر اينڪـﮧ موقع " خورכنش" بـگم :مےـزنم " بسلامتے" ڪـسے ڪـﮧهےـچوقتــ "نفهمےـد" چـقـכمےـخوامشـ ...!
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:7 توسط Armin
|
گفته بودم میکشمتــــــ آخر ...
گفته بودم میکشمتــــــ آخر ...
امروز ... دم غروبـــــ ..... ...وقتـــــ اذان ....
دلم را با اشکـــــ آبـــــ دادم ...
رو به قبله خواباندمش ..
یکـــ ... دو ... سه ...
تمام شد ......
دیگر بهانه اتـــــــ را نمی گیرد !
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:52 توسط Armin
|
معجزه دست های تو
چند روزیست دست هایم را…
با چند کتاب و نوشته،سرگرم کرده ام
اما…
گول نمی خورند…
هیچ چیز معجزه ی دست های تو نمی شود!
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:51 توسط Armin
|
تشییع عشق
چه سخت است ...
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی
و دل سپردن به قبرستان جدایی
وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست
تا رهگذری
بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:50 توسط Armin
|
خدایـــــــــــــــــــــــــــــا!
خدایـــــــــــــــــــــــــــــا!
بردار دستــــــــــت را از روی اســــپـــیــس!
بـــس نیســــت اینــــ همـــه
فـــاصلــ ــــــ ـــــــــ ـــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــه
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:50 توسط Armin
|
تـو مـرا نـادیـده بـگـیـر . .
تـو مـرا نـادیـده بـگـیـر . .
و مـن
بـدنـم روز بـه روز کـبـود تـر مـی شـود . .
از بـس
خـودم را مـی زنـم . . .
بـه نـفـهـمـی
بـه نـفـهـمـی
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:49 توسط Armin
|
اشـتـبآه
اشـتـبآه از مـَن بـوב ...
كـَسـے رآ پـآشـويـہ مـے كـَـرבَم ...
كـہ בَر تـَب בيگـرے مـے سـوخـت ...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:48 توسط Armin
|
هیچ میدونی؟
هیچ میدونی؟
از وقتی که رفتی از وقتی که نیستی
تا شبا با یک جمله ی " شب بخیر عزیزم"
خوابم شیرین و دلچسب کنی
من به نیت مرگ سر بر روی بالش میذارم!!
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:44 توسط Armin
|
مفهوم دیرشدن
توسکوت میکنی و
فریاد زمانم را نمیشنوی !
یک روز
من سکوت خواهم کرد و
تو آنروز
برای اولین بار...
مفهوم " دیرشدن " را خواهی فهمید...
فریاد زمانم را نمیشنوی !
یک روز
من سکوت خواهم کرد و
تو آنروز
برای اولین بار...
مفهوم " دیرشدن " را خواهی فهمید...
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 21:57 توسط Armin
|
چرا آدما نمیدونن ؟؟؟
چرا آدما نمیدونن بعضی وقتها خداحافظ
یعنی : نذار برم
یعنی : بـرم گردون
یعنی : سفت بغلم کن ، سرمو بچسبون به سینه ات و بگو :
خداحافـظ و زهر مار !
بیخود کردی میگی خداحافظ !
مگه میذارم بری …؟!
مگه الکیه …!!!
چرا نمیفهمن نمیخوای بری …؟!!!
به خدا میخوام بمونم …!
چرا میذاری برم …؟!!
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 21:55 توسط Armin
|
از رگش به من نزدیک تری!!!
خدایا حواست هست؟!
صدای هق هق گریه هایم...
از همان گلویی می آید که تو...
از رگش به من نزدیک تری!!!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:45 توسط Armin
|
باران که می آید ...
باران که می آید
حضور مبهم یک هیچ مرا فرا می گیرد
تپش های قلبم به شماره می افتد
دم می رود و بازدم به سختی باز می گردد
دلم سخت می گیرد.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:44 توسط Armin
|
چیزی در کلامم نیست
چیزی در کلامم نیست
جز دوستت دارم هایی
که واژه نیستند
مثل دم در پی بازدم
حیاتم را رقم می زنند
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:42 توسط Armin
|
اینجا ایران است
اینجا ایران است
.
.
.
دختر که باشی
اگر زیبا باشی عطسه کردنت را هزار نفر لایک می کنند اما قیافه که نداشته
باشی عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد
پسر که باشی:
اگر پولدار باشی قیافه زشتت هم از گلزار خوشگل تر می شودبی پول باشی
فقط آگهی ترحیمت لایک می خورد
.
.
.
دختر که باشی
اگر زیبا باشی عطسه کردنت را هزار نفر لایک می کنند اما قیافه که نداشته
باشی عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد
پسر که باشی:
اگر پولدار باشی قیافه زشتت هم از گلزار خوشگل تر می شودبی پول باشی
فقط آگهی ترحیمت لایک می خورد
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:39 توسط Armin
|
این روزها ...
این روزها برایم
همان روزهای مباداست
نمیدانم چه کنم ...
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:37 توسط Armin
|
به تو که میرسم ...
به " تــــــ
ـــــــو " کـــــه میرســـــم ...!
مکـــث میکنـــــم ...!
انگـــــار در " زیباییـــ ــت " چیـــــزی را ,
جـــــا گذاشتـــــه ام !
مثلــــــــــا"...
در صـــ ــدایت ... آرامـــــ ـــش ♥
در چشـ ــــم هایـــــت ... زندگـــــ ـــی ♥
ـــــــو " کـــــه میرســـــم ...!مکـــث میکنـــــم ...!
انگـــــار در " زیباییـــ ــت " چیـــــزی را ,
جـــــا گذاشتـــــه ام !
مثلــــــــــا"...
در صـــ ــدایت ... آرامـــــ ـــش ♥
در چشـ ــــم هایـــــت ... زندگـــــ ـــی ♥
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:35 توسط Armin
|
مرا که یادت هست ؟!!!
کنار پنجره ی احساس به تو می نگرم
مرا که یادت هست
می دانم تو همیشه بیاد من هستی چه بیادت باشم یا نباشم
اینجا دلم میان هزار دغدغه و خیال میگذرد
میان اندیشه فرداست که گم میشوم
به کوتاهی من نگاه نکن، خیال روی توست که آرامشم می دهد
مرا که یادت هست
می دانم تو همیشه بیاد من هستی چه بیادت باشم یا نباشم
اینجا دلم میان هزار دغدغه و خیال میگذرد
میان اندیشه فرداست که گم میشوم
به کوتاهی من نگاه نکن، خیال روی توست که آرامشم می دهد
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 16:31 توسط Armin
|
نابينـــــــا به مــــــــــاه گفت : دوســــــــتت دارم
مــــــــاه گفت : چه طــــــوري ؟ تو که نمـــــي بيني .
نابيــــــــــنا گفت : چون نمي بينـــــــمت دوستـــــــــــ ـت دارم .
مـــــــــاه گفت : چــ ــ ـــ ــرا ؟
نابــــــــينا گفت : اگر مي ديدمــــــــت عاشق زيباييـــــــــ ـت مي شدم
ولي حــــــالا که نمي بيـــــــنمت
عاشـق خودت هســـــــتم ♥
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:0 توسط Armin
|
من براي تو مينويسم
من براي تو مينويسم
براي تويي كه تنهايي هايم پر از ياد توست
براي تويي كه قلبم منزلگه عشق توست
براي تويي كه احساسم از آن وجود نازنين توست
براي تويي كه تمام هستي ام در عشق تو غرق شد
براي تويي كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است
براي تويي كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردي
براي تويي كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردي
براي تويي كه يك لحظه دوري ات برايم مثل يك قرن است
براي تويي كه سكوتت سخت ترين شكنجه ی من است
* برای تو که یکی یک دونه ی قلب منی *
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:0 توسط Armin
|
از میـــــان همه ی مردهای دنیــــــا
فقط کافیست پــــــای تو در میان باشد ...
نمـــــی دانی برای تــــو زن بودن چه کیــــــفی دارد...
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:59 توسط Armin
|
بهشت همینجاست
زمانی که لبانت زیر لبانم
طعم گناه میگیرد...
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:59 توسط Armin
|
دیوانه ی آن لحظه ای هستم که ...
دیوانه ی آن لحظه ای هستم که
تمام هوس های نارسم را در بوسه های پی در پی جا میدهم
پر حرارت و داغ
و تو با نگاهی که حکم مرگم را تایید میکند
می گویی
زیر گردنم را فراموش کردی!!!
تمام هوس های نارسم را در بوسه های پی در پی جا میدهم
پر حرارت و داغ
و تو با نگاهی که حکم مرگم را تایید میکند
می گویی
زیر گردنم را فراموش کردی!!!
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 12:59 توسط Armin
|
سلام به وبلاگ من خوش اومدید امیدوارم خوشتون اومده باشه من اسم اصلیم مهدی هست ولی تو خانواده و همه جا آرمین صدام میکنن پس سوال نکن همش